سرنوشت تلخ توله‌خرس پارک پردیسان؛ تصادف، حمله سگ‌ها یا دزدیده شدن؟

نبود فضای ایمن، تردد زیاد انسان‌ها، وجود سگ‌های رهاشده و نزدیک بودن به اتوبان‌ها، همگی برای حیوانات در پارک پردیسان خطراتی جدی محسوب می‌شوند

یک توله‌خرس قهوه‌ای در پارک پردیسان تهران‌ــ ایلنا

با گذشت شش روز از ناپدید شدن توله‌خرس قهوه‌ای منتقل‌شده از مرودشت به پارک پردیسان تهران، هنوز هیچ اثری از این حیوان به دست نیامده است و ابهام‌ها درباره سرنوشت او همچنان ادامه دارد.

ماجرای گم‌ شدن این توله‌خرس هشتم خرداد رسانه‌ای شد، اما تلاش‌های سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران برای یافتن او، تاکنون بی‌نتیجه مانده است. اگرچه غلامرضا ابدالی، مدیر کل دفتر حفاظت حیات وحش سازمان محیط‌زیست، از پیدا شدن رد از این حیوان سخن گفته بود، محمدعلی یکتانیک، کارشناس و فعال محیط‌زیست در ایران، روز چهارشنبه به ایلنا گفت که جستجوها همچنان بی‌ثمر بوده و وسعت پارک و جثه کوچک حیوان نیز یافتن او را دشوارتر کرده است.

این در حالی است که مدیرکل دفتر حفاظت حیات وحش هم اذعان کرد که به این توله‌خرس هیچ سیستم ردیابی متصل نبود و حتی دوربین‌های دید در شب و حرارتی نیز توان کشف محل اختفا یا چگونگی ناپدید شدن آن را ندارند.

توله‌خرس گمشده پس از شکار شدن مادرش در استان فارس، برای تیمار و نگهداری به پارک پردیسان در تهران منتقل شد، اما نه‌تنها چگونگی فرار یا خروجش از محل نگهداری مشخص نیست، بلکه اکنون در صورت زنده بودن و حضورش در نقطه‌ای نامعلوم از پردیسان، بدون مراقبت و تغذیه، سرگردان است و خطر مرگ او را تهدید می‌کند.

فعالان و کارشناسان محیط‌زیست در ایران هشدار می‌دهند که خطراتی جدی این حیوان کوچک را تهدید می‌کنند و هر سه سناریو اصلی، شامل احتمال تصادف در اتوبان‌هایی که پارک را احاطه کرده‌اند، احتمال حمله سگ‌های ولگرد و همچنین احتمال ربوده شدن در محیط شلوغ و پررفت‌وآمد پارک پردیسان، همگی می‌توانند جان توله‌خرس را به‌شدت تهدید کنند و شانس زنده ماندن او را روزبه‌روز کاهش دهند.

بر اساس گزارش‌ها، این توله‌خرس از نظر بیولوژیکی قادر به بقا در شرایط گرسنگی نیست و غذا نخوردن او طی این شش روز می‌تواند به ضعف شدید، ابتلا به نرمی استخوان و اختلال در سیستم ایمنی‌اش منجر شود. برخلاف سگ‌ها یا گربه‌ها، توله‌خرس‌ها به شکل غریزی این قابلیت را ندارند که تنها بمانند و غیبت مادر و محرومیت از تغذیه شوک عظیمی به بدن این حیوان وارد می‌کند.

آیا توله‌خرس هنوز زنده است؟

در حال حاضر پاسخ قطعی به این پرسش ممکن نیست و کارشناسان حیات‌وحش می‌گویند زنده ماندن حیوان به بنیه بدنی و مقاومت طبیعی‌اش بستگی دارد. محمدعلی یکتانیک هم می‌گوید: «اگر این حیوان ضعیف بوده باشد، به احتمال زیاد تا حالا از پا درآمده است.»

او به نمونه‌های قبلی از حیواناتی مانند خرگوش یا پرنده‌هایی که از پارک پردیسان فرار کردند و از اتوبان‌های تهران سر درآوردند، اشاره می‌کند؛ اتفاقی که احتمال خروج توله‌خرس از محدوده پارک را جدی می‌کند.

با ادامه سکوت مقام‌ها و فقدان شفاف‌سازی درباره وضعیت این حیوان، ماجرای گم‌ شدن توله‌خرس مرودشتی، به نمادی دیگر از ناکارآمدی در مدیریت حیات‌وحش و سازمان محیط‌زیست ایران تبدیل شده و بار دیگر ضعف زیرساخت‌های مراقبتی از حیوانات وحشی را آشکار کرده است.

نمونه‌های پرشمار

ناپدید شدن توله‌خرس قهوه‌ای پارک پردیسان اولین مورد از چنین بحران‌هایی نیست، بلکه تنها یکی از ده‌ها نمونه سهل‌انگاری‌ در مدیریت و مراقبت از گونه‌های در خطر انقراض در ایران است. مرور پرونده‌های مشابه در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که نبود زیرساخت‌های استاندارد، بی‌برنامگی و نبود شفافیت، به قیمت جان حیواناتی تمام شده که حفاظت از آن‌ها یکی از اصلی‌ترین وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست است.

یکی از تلخ‌ترین نمونه‌ها، مرگ دلخراش یوزپلنگ ماده‌ای به نام «ایران» بود که اردیبهشت ۱۴۰۲ پس از زایمان در اسارت، سه توله خود را یکی پس از دیگری از دست داد. در حالی که «ایران» به‌عنوان یکی از آخرین بازماندگان یوز آسیایی شناخته می‌شد، بی‌تجربگی کادر دامپزشکی و نبود امکانات تخصصی به مرگ توله‌های او منجر شد. در نهایت نیز، خود «ایران» تنها یک سال پس از آن زایمان، در شرایطی مبهم جان باخت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

گزارش‌ها حاکی از عفونت داخلی و تغذیه نادرست بودند، اما هیچ مقام مسئولی حاضر به پذیرش مسئولیت مستقیم این فاجعه نشد.

پیش از آن نیز یوز نر جوانی به نام «کوشکی» که سال‌ها در پناهگاه میاندشت نگهداری می‌شد، بدون اینکه موفق به جفت‌گیری شود، به دلیل کهولت سن و نبود برنامه مدون برای اصلاح ژنتیکی یا ایجاد شرایط طبیعی، از بین رفت. هم‌زمان، جفت احتمالی او، «دلبر»، نیز از بین رفت و پرونده احیای یوزپلنگ ایرانی در اسارت، عملا به شکست منتهی شد.

نمونه‌های دیگری هم وجود دارد؛ در سال ۱۴۰۰ چند گوزن زرد ایرانی در منطقه حفاظت‌شده دز، به دلیل نبود غذای کافی و فقدان رسیدگی، در شرایط بحرانی از گرسنگی تلف شدند. گزارشی که هیچ‌گاه به طور رسمی منتشر نشد، اما منابع محلی آن را تایید کردند.

در همان سال، توله‌ببری که از روسیه به باغ‌وحش ارم منتقل شد، چند هفته پس از ورود، به دلیل ابتلا به بیماری ویروسی و ضعف مراقبت‌های قرنطینه‌ای، از بین رفت.

حتی در خود پارک پردیسان هم در این زمینه سابقه سهل‌انگاری‌های متعدد است. طی سال‌های گذشته، فعالان محیط‌زیست بارها هشدار داده‌اند که این محوطه برای نگهداری بلندمدت گونه‌های وحشی مناسب نیست. نبود فضای ایمن، تردد زیاد انسان‌ها، وجود سگ‌های رهاشده و نزدیک بودن به اتوبان‌ها، همگی خطراتی جدی برای حیوانات محسوب می‌شوند.

در چنین شرایطی، توله‌خرس گمشده صرفا قربانی یک اتفاق نیست، بلکه نماد مجموعه‌ای از ضعف‌ها، سهل‌انگاری‌ها و بی‌توجهی‌ها است که سال‌ها است حیات وحش ایران را تهدید می‌کند. در حالی که سازمان حفاظت محیط‌زیست ایران به جای انتشار اطلاعات شفاف، به اطلاعیه‌های کلی و وعده‌های بی‌نتیجه اکتفا می‌کند، فعالان و متخصصان بارها تاکید کرده‌اند که بدون اصلاحات ساختاری، آموزش نیروهای تخصصی و تامین زیرساخت‌های مناسب، روند نابودی گونه‌های در خطر نه‌تنها متوقف نخواهد شد که شتاب بیشتری خواهد گرفت.